روزی مردی برای نماز به مسجدی رفت. نمازگزاران او را شناختند و از او خواستند که بعد از نماز سخنرانی کند. او پذیرفت. پس از پایان نماز، همه به او نگاه کردند.
مرد برخاست و سپس به مردم گفت: “ای مردم! هر کس از شما مطمئن است که امروز تا شب زنده میماند، برخیزد!”
هیچکس برنخاست. سپس گفت: “حالا هر کس از شما که خود را برای مرگ آماده کرده است، برخیزد!” باز هم کسی برنخاست.
او گفت: “تعجب می کنم از شما که به ماندن اطمینان ندارید و برای رفتن نیز آماده نیستید!”
One day, a man went to a mosque to pray. The worshippers recognized him and asked him to speak after the prayer. He agreed. After the prayer, everyone looked at him.
The man stood up and said to the people, “O people! Whoever is sure they will live until tonight, stand up!”
No one stood up. Then he said, “Now, whoever is ready for death, stand up!” Again, no one stood up.
He said, “I am amazed that you are not sure about staying alive, but you are not prepared for death.
جهت مشاهده کامل ویدیو کلیک نمایید
